جدول جو
جدول جو

معنی زرده خانه - جستجوی لغت در جدول جو

زرده خانه(زَ دِ نَ)
دهی از دهستان دیکله است که در بخش هوراند شهرستان اهر واقع است و 390 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(دَ /دِ نَ / نِ)
می خانه. میکده:
عقل اگر در میانه کشته شود
دیت از باده خانه بستانیم.
خاقانی (از آنندراج).
ما هم بباده همدم خاقانییم و بس
کو راه باده خانه که جویای باده ایم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(زَرْرا نَ / نِ)
بمعنی خانه ای که باشندگان آن اهل نفاق و ریا باشند. (غیاث اللغات) (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
دهی است از دهستان پیران بخش حومه شهرستان مهاباد، واقع در 56هزارگزی جنوب باختری مهاباد و 12هزارگزی جنوب خاوری راه شوسۀ خانه به نقده. هوای آن معتدل و دارای 81 تن جمعیت است. آب آنجا از رود خانه بادین آوا تأمین میشود. محصول آنجا غلات، توتون و حبوبات است. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان جاجیم بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
لغت نامه دهخدا
(زَ نَ / نِ)
جبه خانه. (ناظم الاطباء) (دزی ج 1 ص 585) ، زندان مخصوص برای افرادی خاص، نوعی خیمه، نوعی حریر ظریف که شبیه تافته است. (دزی ایضاً). رجوع به زردخانا و زردخانی شود
لغت نامه دهخدا
جایی که در آن زرگری کنند، یکی از ادارات دولتی که وظیفه آن زرگری جواهرات سلطنتی بود. (صفویه قاجاریه)
فرهنگ لغت هوشیار
محل اسلحه و ذخایر و مهمات نظامی قور خانه اسلحه خانه جبه خانه جیبا خانه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرد خانه
تصویر فرد خانه
خلوت خانه
فرهنگ لغت هوشیار
فاحشه خانه، قحبه خانه، نجیب خانه
فرهنگ واژه مترادف متضاد